شکي نيست که فرهنگ محيط و جوّ حاکم بر محيط زندگي، در سمت و سو و جهتگيريهاي انسان مؤثر ميباشند، چنان چه عوامل ديگري چون فرهنگ خانواده، فرهنگ حاکم بر محيطهاي آموزشي، فرهنگ حاکم بر رسانههاي عمومي و از جمله صدا و سيما و...، در ساختار فرهنگي انسان تأثيرگذار هستند؛ که اگر چنين تأثيري نداشتند، هر کشوري و هر فرهنگي بر حفظ و ترويج فرهنگ خود اهتمام نميورزيد و حتي کفار و مستکبرين اين سرمايهگزاريهاي کلان را به امور آموزشي، تربيتي و نيز تبليغي و ضد تبليغي در عرصهها و به شيوههاي متفاوت اختصاص نميدادند. اگر انتخاب دين جبر محيط باشد، غرب اين هزينه را براي ترويج «اسلامهراسي» در اذهان عمومي نمينمايد، چرا که محيط اصلاً اسلامي نميباشد، پس نبايد جاي نگراني باقي بماند. اما، بايد توجه داشت که تأثير با «جبر» بسيار متفاوت است و نام هر تأثيري را نميتوان «جبر» گذاشت، بلکه بايد ابعاد و عمق آن را بررسي نمود.
نظر خودتان را ارسال کنید