باسلام خدمت شما پرسشگر محترم براي برخورد با مخالفين و استهزاء کنندگان اصول مشترکي وجود دار د که در زير به برخي از اين اصول مشترک اشاره مي شود که مسلما شامل موضوع بحث هم خواهد شد ، لذا شايسته است در اين رابطه به نکات زير توجه نماييد: يکي از عوامل مهم اختلاف بين انسان ها، تضاد در افکار و معيارهاي دروني آنهاست. ما هر روز شاهد مشاجرات و تنش هاي زيادي بين افراد، حتي در درون خانواده ها، دوستان، همکاران و نيز افراد کوچه و بازار هستيم که برخواسته از اختلاف در افکار و نگرش هاي آنان است و معمولا نتايج تلخي هم به دنبال دارد. علت بروز اين اختلافات که غالبا منجر به ناراحتي و تنش بين افراد مي شود، اين است که آنان نمي دانند چگونه بايد با افکار و عقايد يکديگر کنار بيايند، آيا بايد از افکار خود دست بردارند يا سکوت کنند يا عکس العمل (مثبت يا منفي) نشان دهند؟ شما جوان مؤمني را در نظر بگيريد که معتقد است بايد بين زن و مرد نامحرم حريم اسلامي رعايت شود، وقتي مي بيند افرادي به اين معيار توجه نمي کنند و حريم اسلامي را مي شکنند چه بايد بکند؟ يا وقتي يک فردي که گرايش هاي سياسي خاصي دارد، ببيند عده اي با رفتارهاي خود گرايش ديگري دارند چه بايد بکند؟ آيا بايد با آنها مخالفت کند يا بي تفاوت باشد؟ آيا عقايد آنها را بپذيرد و دست از عقايد خود بردارد يا سکوت کند و صبور باشد؟ به نظر ما حل مسأله چندان هم آسان نيست و نياز به دقت و بررسي نسبتا عميق دارد. اما به طور کلي مي توان گفت، در مورد اختلاف بين عقايد و معيارهاي دروني، انسان نه مي تواند به آساني عقيده اي را بپذيرد و نه اين که آن را رها کند. بلکه اگر به درستي عقيده اي اطمينان و يقين دارد، احمقانه است آن را کنار بگذارد. اما اگر احتمال خطا و اشتباه مي دهد، ولو يک درصد لازم است کاوش و جستجو کند و راه صحيح را پيدا کند؛ خصوصا اگر آن عقيده و فکر زيربنايي و مهم باشد. صرف مخالفت ديگران و نپذيرفتن آن دليل بر دست کشيدن از آن نمي شود حتي اگر اکثر افراد مخالف باشند. در حديثي امام علي(ع) مي فرمايد: اگر قطعه جواهري در دست توست و همه مردم دنيا بگويند آن شيء گردو است تو باور نکن و بر عقيده ات باش؛ چنانچه اگر گردويي در دست توست و همه مردم بگويند جواهر است باور نکن. پس دست برداشتن از معيارهاي قطعي و يقيني کاري عاقلانه نيست اما آيا اين سخن بدين معناست که هنگام روبرو شدن با افرادي که با رفتارشان نشان مي دهند افکار ما را قبول ندارند بايد حالت تدافعي بگيريم يا اين که آرام و منطقي باشيم؟ مسلما عقل به ما حکم مي کند به عقيده آنها احترام بگذاريم نه اين که تفکر خود را به ايشان تحميل کنيم. بله، اگر بتوانيم به طور منطقي آنان را راهنمايي کنيم و بطلان عقايدشان را ثابت کنيم کار پسنديده اي است ولي جنگ و نزاع کار ناپسندي است و اگر آنان نيز بخواهند به ما واکنش هاي خصمانه نشان دهند بايد با سعه صدر و خوشرويي آنان را از رفتارشان باز داريم. پس به طور خلاصه مي توان گفت در مواردي که رفتارهاي افراد با تفکرات و معيارهاي دروني ما متفاوت است چند عکس العمل صحيح است و چند عکس العمل اشتباه است. عکس العمل هايي که صحيح است مانند: 1. حفظ آرامش و متانت. 2. تفکر درباره زيربناي فکري رفتار طرف مقابل که دو فايده دارد: اولا، اگر صحيح است آن را بپذيريم. ثانيا، اگر غلط است از آن آگاه شويم تا با تغيير آن به طور منطقي، رفتار فرد را تغيير دهيم چه اين که زيربناي رفتار آدمي تفکرات اوست. 3. برخورد منطقي و مستدل براي راهنمايي و ارشاد فرد. اما عکس العمل هايي که در اين مواقع اشتباه است مانند: 1. دست برداشتن از اعتقادات يقيني خود و تسليم طرف مقابل شدن (همرنگ جماعت شدن). 2. تحميل کردن فکر و عقيده خود به ديگران. 3. برآشفته شدن و حالت تدافعي گرفتن. 4. بي تفاوت بودن و ناديده گرفتن رفتارهاي طرف مقابل. در اينجا تذکر يک نکته مهم ضروري است و آن اين که گاهي لازم است براي راهنمايي و ارشاد يک فرد و دور کردن او از رفتار ناشايست، برآشفته شويم يا بالعکس به او بي اعتنايي کنيم و ظاهرا رفتارش را ناديده بگيريم که در اين صورت مي توان از اين ابزارها استفاده کرد تمام سختگيري ها و خشونت هايي که در اسلام تجويز شده است و تحت عنوان امر به معروف و نهي از منکر قرار دارد، به همين دليل است. اما در حالت عادي، برآشفته شدن و استفاده خشونت کار سازنده اي نيست. در سيره پيامبر خدا و ائمه اطهار در برخورد با رفتارهاي ناشايست ديگران، نمونه هاي فراواني وجود دارد. به طور مثال نقل شده است روزي عربي بياباني که از تعاليم اسلام هيچ اطلاعي نداشت وارد مسجد شد و در حالي که پيامبر خدا و عده اي از مسلمانان حضور داشتند به گوشه از مسجد رفت و ادرار کرد! مسلمانان به محض مشاهده اين رفتار ناپسند، او را مورد حمله قرار دادند و قصد کردند او را تنبيه سختي نمايند. در اين هنگام رسول خدا(ص) آنان را از اين کار منع کرد و فرمود: با يک سطل آب مي توان مسجد را تطهير کرد. سپس رو به آن مرد عرب که بسيار ترسيده بود کرد و فرمود: اي برادر اينجا مسجد و محل عبادت و نماز است و نبايد آن را آلوده کرد. آن مرد از اين حرکت منطقي و همراه با عاطفه و مهرباني پيامبر خوش آمد و با کمي تأمل مسلمان شد و از آن به بعد هميشه با لباس تميز و پاکيزه در مسجد حاضر مي شد. در اينجا پيامبر خدا(ص) روش برخورد و منطقي در مقابل رفتارهاي غير منطقي افراد را به مسلمانان مي آموزد که هم اشتباه افراد را به آنها بفهمانند و هم حرمت آنها را خدشه دار نکنند. اکنون به بعضي از مواردي که به عنوان واکنش منطقي در مقابله با رفتارهاي ناصحيح ديگران محسوب مي شود، اشاره مي کنيم: 1. عصباني و پرخاشگر نشويد زيرا باعث عکس العمل منفي در طرف مقابل مي شود. 2. سکوت و تحمل بيجا نداشته باشيد و روحيه سلطه پذيري را از خود دور کنيد زيرا نه تنها خودتان دچار رنجش دروني مي شويد بلکه طرف مقابل را نسبت به رفتارش جسورتر مي کنيد. 3. با جرأت و شجاعت احساستان را به طرف مقابل بگوييد زيرا هم ارزش و شأن خود را حفظ کرده ايد و هم ارزشمندي او را خدشه دار نکرده ايد. در اينجا با ذکر مثالي مطلب را به پايان مي بريم: فرض کنيد در يک تئاتر شلوغ، افراد پشت سر شما با صداي بلند شروع به صحبت مي کنند، اين صدا موجب حواسپرتي شما از موضوع نمايش شده و لذت ناشي از آن را کاهش مي دهد سالن هم آن قدر شلوغ است که نمي توانيد صندلي خود را تغيير دهيد. در اينجا سه نوع پاسخ مي توان داد: الف) چيزي نمي گوييد و در سکوت، تحمل مي کنيد. ب ) به عقب برمي گرديد و با عصبانيت به آنان مي گوييد: «چرا براي ديگران احترام قائل نيستيد؟ اگر فورا ساکت نشويد مدير سالن را صدا مي کنم تا از سالن بيرونتان کند». ج ) به عقب برمي گرديد و در حالي که مستقيما به افراد در حال صحبت نگاه مي کنيد مي گوييد: «صحبت شما باعث مي شود که من نتوانم از نمايش لذت ببرم». در مقايسه پاسخ ها با يکديگر مي گوييم: پاسخ اول، سلطه پذيرانه است چون شما خود را مجبور مي کنيد که رفتار آنها را تحمل کنيد. علاوه بر اين که در درون خود احساس خفت و بي ارزشي مي کنيد و همين شما را بيشتر آزرده خاطر مي کند. پاسخ دوم، گرچه شما را کمي ارضا مي کند ولي باعث مي شود آنها احساس ناخوشايندي نسبت به شما پيدا کنند علاوه بر اين که ممکن است به شما پاسخ پرخاشگرانه بدهند و از رفتارشان هم دست نکشند. پاسخ سوم، خردمندانه است که هم شما را به هدف مي رسا ند و باعث رضايت خاطر شما مي شود و هم تأثيرات نامطبوع پاسخ هاي اول و دوم را ندارد. بنابراين شايد بتوان گفت مسأله چگونگي انتقاد از ديگران براي تأثير مثبت در آنها موضوعي است که بيشتر مربوط به مسأله مخاطب شناسي و تأثيرگذاري است. اگر بتوان از اصول روانشناختي در تأثيرگذاري آگاهي کافي داشته و عملا به آن پاي بند باشيم. مطمئنا به هدف مورد نظر خواهيد رسيد. به همين دليل نکاتي را درباره نحوه تأثيرگذاري خدمتتان عرض مي کنيم. مسأله تأثيرپذيرى يا تأثيرگذارى در حدود کيفيت آن بستگى به توانها و قابليتهاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهمترين امورى که در تأثيرگذارى دخالت دارند ويژگىهاى روحى از قبيل اراده استوار اخلاق نيکو حسن معاشرت و آگاهىها و توانهاى علمى بالا است. تأثيرپذيرى مثبت نيز تا حدودى به اين امور و نيز به ميزان انعطاف پذيرى و حقيقتطلبى شخص ارتباط دارد و تأثير پذيرىهاى منفى برخاسته از ضعف آگاهى و اراده مىباشد. بنابراين هر اندازه در تقويت اراده خود گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسنديده و افزونسازى آگاهىها ودانشهاى خود به ويژه در زمينه مسايل دينى فرهنگى و اجتماعى تلاش کنيد تدريجا توان تأثيرگذارى بيشترى خواهيد يافت. پس تأثيرگذارى يک مهارتى است که به تدريج حاصل مىشود و تأثيرگذار و تأثير گيرنده و فضاى روانى از آمادگى لازم و شرائط کافى برخوردار باشد که با تمرين و ممارست به اين مهارت دسترسى پيدا مىشود. با رعايت اصول و نکات زير فرد مىتواند ميزان تأثيرگذارىخويش را افزايش دهد. 1. کار خود را با تحسين و قدردانى صميمانه از طرف مقابل شروع کنيد. 2. با اندکى تفحص و جستجو برنامه خود را با برجسته کردن يک يا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسين صادقانه از وى به خاطر وجود آن امر مثبت ارتباط خود را با وى پىگيرى نمائيد. 3. در صورتى که اشتباه و لغزشى در وى مشاهده کرديد مستقيما از او گلايه نکنيد و وى را مورد انتقاد مستقيم و سرزنش خود قرار ندهيد. 4. قبل از انتقاد از ديگران درباره اشتباهات خود حرف بزنيد. 5. سعى کنيد شنونده خوبى باشيد و ديگران را تشويق کنيد درباره خود براى شما حرف بزنند. 6. صميمانه ديگران را دوست داشته باشيد و به آنها اين محبت باطنى خود را اعلام کنيد. 7. به ديگران اعتبار بدهيد و کارى کنيد که احساس کنند مهم هستند. 8. در طرف مقابل نسبت به کارى که مىخواهى انجام دهد ميل شديدى ايجاد کنيد و به عبارت ديگر فضاى روانى لازم را براى انجام آن عمل فراهم نمائيد. 9. هر رفتارى را که از ديگران نسبت به خود انتظار داريد همان را با ايشان در پيش گيريد. 10. سعى کنيد نقطه نظرات و ديدگاههاى خويش را بر ديگران تحميل نکنيد زيرا مردم سخن کسى را که بخواهد عقيدهاش را بر آنان تحميل کند نمىپذيرند و با کسى که همچون يک سرپرست با ايشان رفتار کند دوستى نمىورزند و به او اعتماد نمىکنند. بهترين روش رفتار با ديگران را مىتوان از کلام رسولاکرم(ص) آموخت که فرمود: هيچ يک از شما مؤمن نيست مگر اينکه براى برادرش آن بخواهد که براى خود مىخواهد» و يا در جاى ديگر فرمود: «دست خود را بر سر هر کس که مىخواهى بگذار و براى آن بخواه که براى خود مىخواهى» {V(بحارالانوار، ج 71، ص 234) V} بنابراين اگر روشى را دوست داريد که مردم آنگونه با شما رفتار کنند، به همان روش با ديگران برخورد کنيد. هر چه را براى ديگران پيشنهاد مىکنيد همان بهترين روش است و شما نيز بر اساس آن با آنان رفتار کنيد. زيرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترين اهانتى را از سوى آنان نمىپذيرد راضى نيست که کسى به او تهمت زند، و نمىپسندد که کسى از معايب او پيش ديگران سخن بگويد هر چند آن عيوب را واقعاً داشته باشد. در اينجا ما به بعضى از فنون اساسى در رفتار با ديگران اشاره مىکنيد: 1- اگر خواستيد شخصى را نسبت به موضوعى متقاعد سازيد سعى نکنيد پيرامون آنچه شما مىخواهيد با او به جر و بحث بپردازيد بلکه اول از خواسته خود کوتاه بياييد و خواسته او را در نظر بگيريد آنگاه نظر خودتان را مطرح کنيد. 2- در روابط اجتماعى با ديگران سعى کنيد از انتقاد، سرزنش و گلايه خوددارى کنيد. 3- سعى کنيد نکات مثبت در رفتار و شخصيت ديگران را شناسايى کرده و آنها را بخاطر آن ويژگيها و رفتارها، تحسين صادقانه داشته باشيد نه آنکه روى نکات منفى وى انگشت گذاشته او را مذمت کنيد. 4- سعى کنيد شنونده خوبى براى ديگران باشيد و ديگران را تشويق کنيد درباره خود با شما حرف بزنند. 5- به ديگران احترام بگذاريد و کارى کنيد که احساس کنند مهم و با ارزش هستند و اين کار را صميمانه انجام دهيد. 6- در برخورد با ديگران با چهرهاى گشاده و لبخند سخن را آغاز کنيد. 7- به جاى اينکه مستقيماً به ديگران دستور دهيد کارى براى شما انجام دهند، خواسته خويش را به شکل سؤال طرح کنيد و به طور غيرمستقيم از آنها بخواهيد خواستهتان را عملى کنند. 8- اگر ديگران کارى براى شما انجام دادند، آنها را به هر طريقى که ممکن است خوشحال کنيد و از آنها تشکر و قدردانى کنيد. موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید