سلام وقت بخير علائم ظهور حضرت مهدي (عج) بر دو دسته تقسيم مي شوند: الف: علائم حتمي و قطعي؛ ب: علائم غير حتمي و غير قطعي که البته در اين علائم هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد. علائم غير حتمي فراوان هستند و نوعاً بعضي از آنان به وقوع پيوسته است اما علائم حتمي و قطعي هنوز رخ نداده اند بعضي از اين علائم قطعي عبارتند از: 1. خروج سفياني: پيش از ظهور مردي از نسل ابوسفيان در منطقه شام خروج مي کند و با تظاهر به دينداري گروه زيادي از مسلمانان را مي فريبد و به گرد خود مي آورد و بخش گسترده اي از سرزمينهاي اسلام را به تصرف خويش در مي آورد و بر مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطين، اردن و قنسرين (نام شهري در نزديکي حلب) و منطقة عراق سيطره مي يابد و در کوفه و نجف به قتل عام شيعيان مي پردازد و براي کشتن و يافتن آنان جايزه تعيين مي کند آنگاه که از ظهور امام زمان باخبر مي شود با سپاهي گران به جنگ وي مي رود که در منطقه بيداد (بين مکه و مدينه) با سپاه امام (ع) برخورد مي کند و به امر خدا همه لشگريان وي به جز چند نفر در زمين فرو مي روند و هلاک مي شوند. [1] 2. خسف در بيداء: خسف يعني فرو رفتن و پنهان شدن، و بيداء نام منطقه اي در مکه و مدينه است. ظاهراً لشگر سفياني در اين منطقه که به قصد جنگ با امام عصر(عج) آمده است در زمين فرو مي روند. [2] 3. خروج يماني: سرداري از يمن قيام مي کند و مردم را به حق و عدل دعوت مي کند اين نشانه در منابع عامه نيست ولي در مصادر شيعه روايات فراواني در اين باره وجود دارد. امام صادق (ع) فرمود: قيامهاي سه گانه خراساني، سفياني، يماني در يک سال و يک ماه و يک روز خواهد بود و هيچ پرچمي به اندازه پرچم يماني دعوت حق و هدايت نمي کند و هم فرمود که يماني از علائم حتمي است. [3] 4. قتل نفس زکيه: زکيه يعني فرد پاک و بي گناه و کسي که قتلي انجام نداده است و جرمي ندارد. در آستانه ظهور مهدي (عج) در گيرودار مبارزات زمينه ساز انقلاب حضرت مهدي (عج) فردي پاکباخته و مخلص از اولاد حضرت امام حسن مجتبي (ع) در راه امام مي کوشد و در اين راه مظلومانه به قتل مي رسد. روايات گاهي نفس زکيه و گاهي «سيد حسني» گفته اند امام باقر (ع) فرمود: بين ظهور مهدي (عج) و کشته شدن نفس زکيه بيش از پانزده شبانه روز فاصله نيست. [4] 5. صيحه آسماني: منظور از صيحه آسماني صدايي است که در آستانه ظهور حضرت مهدي در آسمان شنيده مي شود و همه مردم آن را مي شنوند در روايات تعبير به «نداء» «فزعه» «صوت» نيز بکار رفته است که ظاهر آن نشان مي دهد که هر يک از اينها نشانه جداگانه اي است که پيش از ظهور واقع مي شود لکن به نظر مي رسد که اينها تعبير از يک واقعيت است و ممکن هم هست که از سه حادثه جداي از هم خبر داده باشند که اول صداهاي هولناکي برآيد و همه را به خود متوجه کند (صيحه) و به دنبال آن صداي مهيب و هولناکي شنيده شود که دلهاي مردم را به وحشت اندازد (فزعه) و آن گاه از آسمان صدايي شنيده مي شود که مردم را به سوي مهدي(عج) فرا مي خواند (نداء) رواياتي که از اين معنا خبر داده اند از طريق شيعه و سني فراوان هستند. امام باقر (ع) مي فرمايد: ندا کننده اي از آسمان نام قائم را ندا مي کند پس هر که در شرق و غرب است آن را مي شنود و از وحشت اين صدا خوابيده ها بيدار و ايستادگان نشسته و نشستگان بر دو پاي خويش مي ايستند رحمت خدا بر کسي که از اين صدا عبرت گيرد و نداي وي را اجابت کند زيرا صداي نخست، صداي جبرئيل روح الأمين است. آنگاه مي فرمايد: اين صدا در شب جمعه بيست و سوم ماه رمضان خواهد بود در اين هيچ شک نکنيد و بشنويد و فرمان بريد، در آخر روز شيطان فرياد مي زند که «فلاني مظلوم کشته شد» تا مردم را بفريبد و به شک اندازد. و امام صادق (ع) مي فرمايد: در ابتداي روز گويند ه اي در آسمان ندا مي دهد که آگاه باشيد که حق با علي و شيعيان اوست. پس از آن در پايان روز شيطان که لعنت خدا بر او باد از روي زمين فرياد مي زند که حق با عثمان و پيروان اوست پس در اين هنگام باطل گرايان به شک مي افتند هرگاه گوينده اي از آسمان نداء بزند که حق با اولاد محمد(ص) است در آن هنگام ظهور مهدي(عج) به سر زبانها مي افتد به گونه اي که غير از او ياد نمي کنند. [5] 6. خروج دجال: اين نشانه در کتب اهل سنت از علائم برپايي قيامت شناخته شده است [6] ولي در منابع روايي شيعه از نشانه هاي ظهور است. و اشکال ندارد که هم علامت ظهور و هم علامت معاد باشد. چون خود ظهور امام عصر (عج) هم از علائم آخرالزمان مي باشد. دجال فردي است که در آخر الزمان و پيش از قيام مهدي (عج) خروج مي کند و غير عادي است و با انجام کارهاي شگفت انگيز جمع زيادي از مردم را مي فريبد و سرانجام به دست عيسي مسيح (ع) در کنار دروازه ”لد“ در منطقه شام به هلاکت مي رسد. در مورد دجال نظريه هاي متعددي طرح شده است مثلا گروهي آن را فردي ناميده اند و دسته اي آن را جرياني مي دانند و نه شخص معين که مطرح کردن اين امور مجال ديگري را مي طلبد. [7] [1] کمال الدين، ص 651. و بحار الأنوار، ج 52، ص 215؛ و کنز العمال، ج 14، ص 272؛ تاريخ غيبت کبري، ص 518 الي 520. [2] مراصد الاطلاع، ج1، ص239؛ وافي، ج2، ص 442؛ مسائل العشره چاپ شده در مجموع مصنفات شيخ مفيد، ج 3، ص 122 و غيبت نعماني، ص 252، منتخب الأثر، ص 459؛ کتاب الغيبه نعماني ص 252، تاريخ غيبت کبري ص 499 ـ 520. [3] تاريخ غيبت کبري، ص 525، کتاب غيبت نعماني 252. [4] منتخب الأثر، 459، تاريخ الغيبه الکبري، ص 511؛ الارشاد، ج2، ص374؛ اعلام الوري، ص 427. [5] تاريخ ما بعد الظهور/176 ـ کشف الغمه ج3، ص 260 ، وافي، ج 2، ص 445 ـ 446، کتاب الغيبه، شيخ طوسي، ص 435 و454 و453 – ارشاد، ج2، ص 371؛ کمال الدين / 651 بحار الأنوار، ج52، ص204-288-290؛ منتخب الاثر، ص 459، غيبت نعماني/254. [6] سنن ترمذي، ج4، ص 507 ـ 519؛ سنن ابي داوود؛ ج4، ص 115؛ صحيح مسلم، ج 18، ص 46 و 81. [7] بحارالأنوار، ج 52، ص 193و209؛ کمال الدين 525 و 526؛ کشف الغمه، ج 3، ص 281؛ المسائل العشر، چاپ شده در مصنفات شيخ طوسي، ج3، ص 122؛ ارشاد، ج2، ص 371، کنز العمال، ج 14، ص 198ـ200.
نظر خودتان را ارسال کنید