سلام وقت شما بخير دلايل عدم تحريف قرآن قرآن کريم معجزه جاويدان، و سند رسالت نبي خاتم حضرت محمد(ص) است. اين کتاب آسماني ويژگي ها و امتيازاتي دارد، از جمله اين که از آغاز نزول تا کنون از تحريف مصون مانده است . قران فعلي دقيقاً و بدون کم و زياد همان قرآني است که بر پيامبر اکرم(ص) نازل شده، حتي کلمه و حرفي از آن کم و زياد نگرديده است، چرا که حافظ و پاسدار قرآن، خداي قادر و توانا است. خداوند فرمود: إنّا نحن نزّلنا الذکر و إنّا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل کرديم و ما خود نگهدار آن خواهيم بود .[?] در اين آيه خدا خويشتن را ضامن نگهداري قرآن معرفي کرده است. از اين جا معلوم مي شود که اگر جن و انس و تمام قدرت ها بر ايجاد خللي در قرآن متحد شوند، هيچ کاري از پيش نخواهند برد، از اين رو خدا فرمود: در قرآن هيچ گونه خللي از هيچ جهت وارد نمي شود، و از جانب خداوند فرزانه و ستوده نازل گشته است .[?] برخي از دلايل عدم تحريف قرآن: ?ـ عقل انسان حکم مي کند که احتمال هر گونه تغيير و تبديل از قرآن کريم به دور است، زيرا قرآن کتابي است که از روز اوّل مورد عنايت و اهتمام مسلمانان بوده است. قرآن براي مسلمانان همه چيز بوده است: قانون اساسي، دستور عمل زندگي، برنامه حکومت، کتاب مقدس آسماني و رمز عبادت و بندگي. با دقت در اين موضوع روشن مي شود که اصولاً کم و زياد در آن امکان نداشته است. قران کتابي بود که مسلمانانِ نخستين همواره در نمازها، در مسجد، در خانه، در ميدان جنگ، به هنگام رو به رو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانيت مکتب از آن استفاده مي کردند. از تواريخ اسلامي استفاده مي شود که تعليم قرآن را مِهر زنان قرار مي دادند. اصولاً تنها کتابي که در همه محافل مطرح بود و هر کودکي را از آغاز عمر با آن آشنا مي کردند و هر کس مي خواست درسي از اسلام بخواند، آن را به او تعليم مي دادند، قرآن مجيد بود. آيا با چنين وضعي کسي احتمال مي دهد که دگرگوني در اين کتاب آسماني رخ دهد؟ به خصوص با توجه به اين که قران؛ به صورت يک مجموعه با همين شکل فعلي در عصر خود پيامبر جمع آوري شده بود،[?] و مسلمانان سخت به يادگرفتن و حفظ آن اهميت مي دادند. اصولاً شخصيت افراد در آن عصر تا حد زيادي به اين شناخته مي شد که چه اندازه از آيات را حفظ کرده بودند. شمار حافظان قرآن به اندازه اي زياد بود که در تواريخ مي خوانيم در يکي از جنگ ها که زمان ابوبکر واقع شد، چهارصد نفر از قاريان قرآن به قتل رسيدند. در داستان بئر معونه (يکي از آبادي هاي نزديک مدينه) و جنگي که در آن منطقه در زمان حيات پيامبر(ص) اتفاق افتاد مي خوانيم که جمع کثيري از قاريان در حدود هفتاد نفر به شهادت رسيدند. از اين مطالب روشن مي شود که حافظان و قاريان و معلّمان قرآن آن قدر زياد بودند که تنها در يک ميدان جنگ اين تعداد شهيد شدند. هم چنان که گفتيم قرآن فقط قانون اساسي براي مسلمانان نبود، بلکه همه چيز آن ها را تشکيل مي داد، مخصوصاً در آغاز اسلام که هيچ کتابي جز آن نداشتند و تلاوت و قرائت و حفظ و تعليم و تعلّم مخصوص قرآن بود. قرآن يک کتاب متروک در گوشه خانه و يا مسجد که گرد و غبار فراموشي روي آن نشسته باشد نبود تا کسي از آن کم کند يا بر آن بيفزايد. مسئله حفظ قرآن به عنوان يک سنت و يک عبادت بزرگ هميشه در ميان مسلمانان بوده و هست، حتي پس از آن که قرآن به صورت کتاب تکثير شد و در همه جا پخش گرديد و حتي بعد از پيدا شدن صنعت چاپ که سبب شد اين کتاب به عنوان پر نسخهترين کتاب در کشورهاي اسلامي چاپ و نشر گردد، باز مسئله حفظ قرآن به عنوان يک سنت ديرينه و افتخار بزرگ، موقعيت خود را حفظ کرد، به طوري که در هر شهر و ديار هميشه جمعي حافظ قرآن بوده و هستند. اکنون در بعضي کشورهاي اسلامي مدرسه هايي وجود دارد که برنامه شاگردان آن در درجه اولّ حفظ قرآن است. اکنون در کشور پاکستان بيش از يک ميليون و نيم حافظ قرآن وجود دارد. سنت حفظ قرآن از عصر پيامبر(ص) و به دستور و تأکيد آن حضرت در تمام قرون ادامه داشته است. هم چنين سنت قرائت قرآن در شب ها و روزهاي متعدد و ثواب بسياري که بر قرائت ذکر شده است. آيا با چنين وضعي هيچ گونه احتمالي در مورد تحريف قرآن امکان پذير است؟! مسلّماً نه. ?ـ علاوه بر همة اين مسأله نويسندگان وحي است، يعني کساني که بعد از نزول آيات بر پيامبر، آن را يادداشت مي کردند که شمار آن ها را از چهارده تا چهل و سه نفر نوشته اند. ابوعبدالله زنجاني در کتاب تاريخ قرآن مي گويد: پيامبر(ص) نويسندگان متعددي داشت که وحي را يادداشت مي کردند و آن ها چهل و سه نفر بودند که از همه مشهورتر خلفاي چهارگانة نخستين بودند، ولي بيش از همه زيدبن ثابت و امير مؤمنان علي بن ابي طالب(ع) ملازم پيامبر در اين باره بودند .[?] البته همه کاتبان وحي، همه آيات را نمي نوشتند، بلکه در مجموع آيات را مي نوشتند. کتابي که اين همه نويسنده داشته، چگونه ممکن است دست تحريف کنندگان به سوي آن دراز شود؟ ?ـ دعوت همه پيشوايان اسلام به قرآن موجود: بررسي کلمات پيشوايان بزرگ اسلام نشان مي دهد که از آغاز اسلام، همه يک زبان مردم را به تلاوت و عمل به قرآن موجود دعوت مي کردند، و اين نشان مي دهد که کتاب آسماني به صورت يک مجموعة دست نخورده در همة قرون، از جمله قرون نخستين اسلام بوده است. مولاي متقيان علي(ع) بعد از رسيدن به خلافت هيچ گونه اشاره اي به کم يا زياد شدن قرآن نفرمود. نه تنها اين کار را نکرد،بلکه بارها مردم را به عمل و چنگ زدن به قرآن موجود دعوت نمود. اگر کم و زيادي در قرآن پيش آمده بود، مسلّماً حضرت قرآن اصلي را بر مردم عرضه مي نمود. حضرت فرمود: کتاب خدا ميان شما است. سخنگويي است که هرگز زبانش به کندي نمي گرايد، و خانه اي است که هيچگاه ستون هايش فرو نمي ريزد. وسيلة عزت است، آن چنان که يارانش هرگز مغلوب نمي شود .[?] نيز فرمود: کتاب خدا نوري است خاموش نشدني و چراغ پرفروغي است که به تاريکي نمي گرايد .[?] اگر دست تحريف به دامن اين کتاب آسماني دراز شده بود، امکان نداشت امام علي(ع) اين گونه به آن دعوت کند و به عنوان چراغي که به خاموشي نمي گرايد، معرفي کند. مانند اين تعبيرها در سخنان علي(ع) و ساير پيشوايان دين، گواه و دليل روشني است بر عدم تحريف قرآن کريم. ?ـ اصولاً پس از قبول خاتميت پيامبر(ص) و اين که اسلام آخرين آيين الهي است، و رسالت قرآن تا پايان جهان برقرار خواهد بود، چگونه مي توان باور کرد که خدا اين يگانه سند اسلام و پيامبر خاتم را پاسداري نکند؟ آيا تحريف قرآن ما جاودانگي اسلام طيّ هزاران سال و تا پايان جهان مفهومي مي تواند داشته باشد؟![?] چون يکي از دلايل تجديد نبوت ها، تحريف کتاب آسماني بوده است و اگر اين تحريف در قرآن صورت گرفته بود، بايد پيامبري از طرف خداوند براي اصلاح مي آمد، در حالي پيامبر اسلام، خاتم پيامبران شناخته شده و خود نيز آن را بيان کرده است. با توجه به اين دلايل و دلايل فراوان ديگر که در کتاب هايي که در زمينه عدم تحريف قرآن نوشته شده و لا به لاي کتاب هاي ديگر موجود است،[?] علما و دانشمندان و مفسران اسلامي، با قاطعيت تمام، مسئلة تحريف قرآن را ردّ کرده و معتقد شده اند که قرآن مجيد به هيچ وجه تحريف نشده و تحريف نخواهد شد، زيرا امکان تحريف دراين کتاب آسماني راه ندارد. مرحوم علامه طباطبايي مي فرمايد: يکي از ضروريات تاريخ اسلام اين معنا است که تقريباً در ?? قرن قبل، پيغمبر از نژاد عرب به نام محمد(ص) مبعوث به نبوت شده و ادعاي نبوت کرده است، و نيز کتابي آورده که آن را به نام قرآن ناميده، و در طول حياتش مردم را به آن شريعت دعوت مي کرده. و نيز از مسلّمات تاريخ است که آن جناب با همين قرآن تحدّي کرده و آن را معجزة نبوت خود خوانده، و نيز هيچ حرفي نيست در اين که قرآن موجود در اين عصر همان قرآني است که او آورده و براي بيشتر مردم معاصر خودش قرائت کرده است .[?] امام خميني(ره) مي فرمايد: هر کس از اهتمام مسلمانان به جمع آوري قرآن و حفظ و ضبط قرائت و کتابت آن با خبر باشد، به سستي و بطلان پندار تحريف پي مي برد، و اخباري که اهل تحريف به آن تمسک جسته اند، يا چنان ضعيف است که نمي توان بدان استدلال نمود و يا اخباري جعلي بوده که نشانه هاي جعل از سر و روي آن مي بارد، و يا مفهوم آن به قدري بيگانه و دور از واقعيت است که نمي توان به آن اعتنا کرد .[??] تحريف قرآن به زياده، به معناي افزودن چيزي بر قرآن، ميان مسلمانان هيج قائلي ندارد،[??] و اما تحريف به نقيصه يعني کاستن از آيات، تنها برخي از علما بدان معتقد بودند. اين را هم علماي شيعه و سني جواب قاطع داده اند، تا جايي که مرحوم شيخ صدوق عقيده بر مصونيت قرآن از تحريف را از اصول شيعه دانسته و مي فرمايد: اعتقاد ما اين است: قرآني که خداوند متعال بر پيامبرش حضرت محمد(ص) نازل فرمود، همان است که در يک مجلد و در دسترس همة مردم قرار دارد و هرگز بيش از آن نبوده است، و هر کس به ما نسبت دهد که ما مي گوييم قرآن بيش از اين است، مسلّماً دروغگو مي باشد .[??] واقعيت اين است که قرآن بدون کوچکترين تحريفى در بين ما موجود است. امروزه در مجموعه هاى هنرى و فرهنگى و آثار باستانى قرآن هايى موجود است که نگارش آنها به بيش از هزار سال مىرسد، و همه نسخه هاى موجود قرآن از آغاز تاکنون بدون هيچ تحريف و کاستى و يا زيادتى موجود است، اين مسئله نيز دليلي ديگر بر تحريف ناپذيرى قرآن است. پينوشتها: ?. حجر (?) آية ?. ?. فصلت (??) آية ??. ?. ر.ک: تفسير نمونه، ج?، ص ? - ??؛ قرآن هرگز تحريف نشده، آيت الله حسن زاده، آملي ص ??. ?. ابوعبدالله زنجاني، تاريخ قرآن، ص ??. ?. نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ص ???، خطبة. ?. همان، ص ???،خطبة ???. ?. تفسير نمونه، ج ??، ص ?? - ??. ?. قرآن هرگز تحريف شده؛ آيت الله خويي، بيان، ج ?، ص ???. ?. علامه طباطبايي، تفسير الميزان (ترجمه) ج ??، ص ???. ??. محمد هادي معرفت، مصونيت قرآن از تحريف، ص ?? (حاشيه حضرت امام بر کفايه الاصول، بحث حجت ظواهر). ??. آيت الله جوادي آملي، تسنيم، ج?، ص ??. ??. باب حادي عشر (اعتقادات صدوق)، ص ??.
نظر خودتان را ارسال کنید