باسلام خدمت شما پرسشگر محترم مرحوم دکتر شريعتي خود را يکي از زاييده هاي درد و رنج و احساس درد و رنج مي دانست. دکتر شريعتي امتيازاتي مخصوص به خود داشت . دکتر شريعتي نسبت به سن خود ، انساني بسيار پر مطالعه و کتاب خوان بود :در زمينه ادب ، فرهنگ و تمدن بشري ، در زمينه مکتب هاي اجتماعي و جامعه شناسي نو و رابطه آنها با ميراث گذشته ، در زمينه تاريخ و در زمينه اسلام ، اما نه در خطي که در حوزه هاي اسلامي به عنوان خط جهاد دنبال مي شود ، بلکه در خط يک انسانِ متولد شده در خانه مطالعات اسلامي ، در خانه استاد شريعتي ، در خانه اي که چشم فرزند به کتابخانه پدر گشوده شد و خود را با انبوهي از کتب قرآن ، تفسير ، تاريخ ، حديث و کتابهاي ديگر مواجه ديد و نزد پدر درس آموخت . او انساني است که در درجه اول : از نظر تحصيلات با فرهنگ نو بشري روبرو است ؛ اما يک زمينه ذهني و وجداني دارد که به طور دائم او را به سوي خود مي کشاند : زمينه اسلامي ! اينست که در هر مطالعه اي در فرهنگ نو به سؤالي در رابطه با فرهنگ اسلام و بينش اسلامي و مکتب اسلام برخورد مي کند ؛اين جمله را تکرار مي کنم . زيرا در شناخت دکتر بسيار مؤثر است « شهيد دکتر بهشتي » من فکر ميکنم که اسلام شناسي دکتر شريعتي ،يک اسلام شناسي فلسفي و کلامي نبود بلکه اسلام شناسي به ديد جامعه شناختي بوده است والبته باز بنده به کتابهاي ايشان سيطره ندارم و نميدانم والبته کتابهاي ايشان براي اهل تحقيق ، لازم است وبايد مورد مطالعه قرار گيرد حالا نه به عنواني براي فهم اسلام ، بلکه براي فهم يک نظريه پرداز مسلمان ، واين لازم است وکسي بود که فرهنگ ساز براي جامعه دانشگاهي و تحت تاثير قرار دادن حوزوي ها بوده ا ست حال يا موافق ويا مخالف . در ضمن جمله بالا را از زبان دکتر بهشتي اوردم چون خودم خيلي اين شخصيت را نميشناسم . موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید