علت واقعی اختلاف در نحوه وضو گرفتن ونماز خوندن در مذهب شیعه واهل تسنن
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
کمي در مورد وضو بدانيم
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
کمي در مورد وضو بدانيم
با سلام پرسشگر محترم
براي خود انگيزه ايجاد کنيد با دوستان درس خوان معاشرت کنيد،هدف تعيين نماييد،گاهي بي حوصلگي موقت است و زودگذر،زود نااميد نشويد،گاهي آسايش و راحتي هاي شخص باسواد و با مدرک را بياد بياوريد. بطور کلي بدانيد يافتن فردي که هيچ اراده نداشته باشد، شايد غير ممکن باشد.
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
در قرآن درباره چهارمين ويژگي بندگان خاص و ممتاز خداوندچنين مي خوانيم: «والذين يقولون ربنا اصرف عذاب جهنم ان عذابهاکان غراما انها سائت مستقرا و مقاما» بندگان ممتاز خداوندرحمان کساني هستند که مي گويند پروردگارا عذاب دوزخ را از مابرطرف گردان که عذابش سخت و پردوام است قطعا دوزخ جايگاه ومحلي بد براي اقامت است.
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
علاقه به يکباره درانسان بوجود نمي آيد بلکه با شناخت بهتر وبيشترازرفتار وافکار طرف مقابل وهمچنين با ارتباط مکرر ومداوم درشخص انس والفت بوجود مي آورد.
البته درجنس مخالف بارعايت موازين وحدود شرعي ونظارت بزرگترهالازم وضروري است.تا اين علاقه به سمت وسوي ناصحيح ونادرست کشيده نشود.
اگرطرف مقابل داراي ملاکها وصفات ارزنده اي همچون:1-ايمان واخلاق 2-ازلحاظ فکري وفرهنگ خانوادگي همسطح وهمطراز مي باشد،شايسته دوست داشتن ،احترام ومحبت است.
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
ابتدا نکته اي را ياد آور مي شويم از آنجا که ماديگراها خواستهاند از اين نظريه به نفع خود سوء استفاده کنند و آنرا دليلي بر عدم نياز طبيعت به خدا قلمداد کنند، يادآور ميشويم: نه «تحول انواع» مخالفتي با اصول خداشناسي دارد ونه به «ثبات انواع» از دلايل خداشناسي است بلکه هر دو طرف نسبت به اثبات خدا يکسان است. زيرا آنچه اثبات خدا بر آن تکيه دارد برهان نظم است خواه اين نظم به صورت «ثبات انواع» باشد يا «تکامل انواع» و ادله ديگري که در مورد اثبات خدا وند متعال بحث مي شود.1
تعريف:
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
يکي از کارکردهاي دين ايجاد معنويت است نه اينکه تمام کارکرد دين در معنويت خلاصه شده باشد و همانطور که مي دانيد دين کارکرد اجتماعي بسياري دارد، ضمن اينکه معنوي و معنويت به هرآنچه که شامل يا مربوط به معني و روح باشد اتلاق ميشود و مقابل ظاهري و مادي است. هر آنچه مادي نباشد را معنوي گويند. لذا از دين به معنويت استعاره مي شود و سنتاً بسياري از اديان معنويت را يکي از ابعاد صحيح تجربه? ديني ميدانند نه تمام آن ، پس دين هر چند معنويت را به همراه دارد اما معادل تام معنويت نيست.
بسم الله الرّحمن الرّحيم
سلام عليکم
منظورازتفصيل در سايت اين است که ازطريق عضويت درسايت ونيزباجستجو درآرشيو سوالات سايت ياازطريق چت مي توانيدسوال خودرادر سايت مطرح کنيدتاجواب مفصل دريافت کنيد.
ايمان دونوع است:
1- ايمان زباني
2- ايمان قلبي
کفرنيزدونوع است:
1- کفراعتقادي:که فردتوحيديانبوت ياامامت يامعادراانکارمي کند.
2-کفرعملي:که دراين صورت مسلمان اعمال مناسب ايمان راانجام نمي دهد.مثل اينکه همه اصول بالاراقبول داردولي نمازنمي خواندروزه نمي گيرد وخمس وزکات نمي دهد.
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
1-اينکه بيان نموده ايد خانم ها بيشتر از آقايان سختي دارند چنين چيزي صحت ندارد خداوند متعال تمام احکام و مسائل زن ها و مرد هارا براساس توان و ذات زن و مرد بنا نهاده است نه بيشتر نه کمتر ،اگر شما جايي به نظرتان سختي مي ايد بيان کنيد تا توضيح کامل داده شود
2-دين نه تنها مانع رشد نيست؛ بلکه اساسا فلسفه وجودي آن هدايت بشر در مسير رشد و کمال است. رشدي که ازناحيه دين به دست ميآيد، از ويژگيهاي زير برخوردار است:
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
پاسخ از اين سوال در دو بخش بيان مي شود و در بخش نخست چگونگي به حکومت رسيد معاويه و در بخش دوم به چگونگي به حکومت رسيدن يزيد پرداخته مي شود.
قبل از بيان چگونگي به حکومت رسيدن معاويه لازم است مقدمه ايي در اين باب بيان شود:
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
در خصوص انگيزههاي معنوي، اگر انسان خليفه خدا و قايم مقام اوست، فقط براي زندگي چند ساله در جهان آفريده نشده است. انسان موجودي جاويدان ،کمال طلب،کمال خواه، حقيقت جو و داراي حب ذات و بقا است. نظريهي انگيزشي در باره او با انساني که براي چند روز دنيا در نظرگرفته شده است، تفاوت مييابد. او مرکب از جسم وروح است. آن هم روح خدايي،که در او دميده شده است.