کشته شدن عمر در 9 ربیع واقعیت دارد؟
بین مردم به غلط مشهور گشته که سالروز قتل عمر نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است.
بین مردم به غلط مشهور گشته که سالروز قتل عمر نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است.
اطلاق كلمه «عاشورا» بر دهم ماه محرم، پس از به شهادت رسيدن حضرت امام حسين(ع) و ياران آن حضرت، صورت پذيرفته است
نکته بسیار مهم و اساسی این است که اگر به مسیر رودخانه ها خوب توجه داشته باشیم،به این مطلب پی خواهیم برد که در مسیر حرکت رودخانه،امکان برداشت آب از هر نقطعه ای از رودخانه ممکن نیست،بلکه در طول مسیر رود،در برخی نقاط امکان برداشت آب از رودخانه وجود دارد که به آن در زبان عربی شریعه می گویند،
در حادثه عاشورا، برخي از افراد بودند كه به بيان حوادث و اتفاقات آن ايام پرداخته و بسياري از جزئيات را براي ديگران نقل كرده اند. به عنوان مثال #حميد_بن_مسلم از راویان و شاهدان عینی واقعه تلخ روز عاشورا 61 هـ.ق در کربلا مي باشد. بیشتر وقایع کربلا در تاریخ طبری و بعضی منابع دیگر از قول اوست. البته وي از نيروهاي لشكر عمربن سعد بوده است.
این مطلب مسلّم و قطعی است که در روز عاشورا کودک شیرخواری از امام حسین(ع) به شهادت رسیده است.اما برای پاسخ به سوال شما باید نحوه شهادت این طفل شیرخوار را با مراجعه به منابع تاریخی بررسی کنیم،
#تاریخ_شهادت_امام_حسنع
در اینکه در چه ماهی و در چه روزی شهادت امام حسن مجتبی ع اتفاق افتاده است اختلاف است. منابع شیعه، ماه صفر را ماه شهادت آن حضرت(ع) میدانند. اما درباره اینکه در کدام روز از ماه صفر، شهادت آن حضرت(ع) اتفاق افتاده است در خود منابع شیعه نیز اختلاف است.
امام حسن(ع) نسبت به دردمندان و تیرهبختان جامعه بسیار دلسوز بودند...
وقتی خبر حرکت معاویه از شام به کوفه رسید، دستور داد که در مسجد جمع شوند، آنگاه خطبهای آغاز کرد و پس از اشاره به بسیج نیروهای معاویه، مردم را به جهاد در راه خدا و ایستادگی در مبارزه با پیروان باطل دعوت نمود و لزوم صبر و فداکاری و تحمل دشواریها ر ا گوشزد کرد. امام با اطلاعی که از روحیه مردم داشت، نگران بود که دعوت او را اجابت نکنند. اتفاقاً همین طور شد و پس از پایان خطبه مهیّج حضرت، همه سکوت کردند و احدی سخنان آن حضرت را تأیید نکرد!
از گزارشهاي معتبر تاريخي، چنين به دست ميآيد كه سه روز قبل از شهادت امام حسين(ع) (در روز هفتم محرّم) دستوري از عبيداللَّه بن زياد به عمر بن سعد ابلاغ شد. دستور منع آب از امام حسین(ع) چندین بار از سوی یزید و ابن زیاد تکرار شده است و این تکرار،اهمیت این موضوع را در نزد امویان می رساند،اما بارزترین و روشن ترین دستور در این زمینه نامه مشهور ابن زیاد است که در شب هفتم به دست عمربن سعد رسیدومضمون این نامه چنین است:«میان حسین و اصحابش وآب جلوگیری کن،و نگذار از ان قطره ای بچشند،چنان که با عثمان بن عفان،آن مرد پرهیزکار و پاک چنین کردند».{تاریخ طبری،ج4ص314،اعلام الوری،ج1ص452؛بلاذري، ج 3، ص 180}.
آیا امام علی(ع) افرادی را تنها به دلیل زندیق بودن و بیاعتقاد بودن آنان به اسلام میکشت؟!
پرسش
آیا صحیح است که زندیقی را نزد امام علی(ع) آوردند و او گردن زندیق را قطع کرد. آیا کشتن انسان تنها به این دلیل که اعتقادی به اسلام نداشته، انسانی، اخلاقی، منطقی و عادلانه است؟
پاسخ اجمالی
«زندیق» از ریشهی«زندق» به کسی گفته میشود که به خدا و روز قیامت ایمان ندارد،[1] و یا اعتقادی به شریعت نداشته و معتقد است که عالَم، قدیم و دائم است،[2] که از آنان با عناوین دیگری مانند ملحد و بیدین نیز تعبیر میشود.[3]
البته برخی هم گفتهاند زندیق به کافری گفته میشود که تظاهر به اسلام میکند.[4]
هیچ دلیل مسلّمی در قرآن و روایات معتبر وجود ندارد که فردی که در جامعهای غیر اسلامی به دنیا آمده و از ابتدای تولد خود غیر مسلمان بوده و با مسلمانان نیز سر جنگ ندارد، مورد اذیت و آزار قرار گیرد.
البته براى حفظ اعتقادات مسلمانان از عقاید باطل این افراد، مجازات سنگینی - که به دلیل آن نیز در جای خود پرداخته شد - براى افراد مرتد در نظر گرفته شده است که اثبات ارتداد نیز چندان آسان نیست؛ از اینرو تنها عدهی محدودى در صدر اسلام به این مجازات محکوم شدند. به عبارت دیگر، اثر روانى این مجازات بیش از خود آن، توانست فضاى سالمى براى عموم مردم فراهم سازد.
با ذکر این مقدمه به آنچه در پرسش بدان اشاره شد میپردازیم.
در بعضی از روایات از کشته شدن فردی زندیق توسط امام علی(ع) سخن به میان آمده است.
امام صادق(ع) فرمود: «زندیقی را نزد امام علی(ع) آوردند و آنحضرت(ع) گردن او را قطع نمود».[5]
ابتدا باید گفت؛ این روایت با آنکه در کتاب معتبری نقل شده است؛ اما با این وجود از نظر سند، ضعیف است؛[6] اما با فرض پذیرش باید گفت؛ اولا: روایت تصریح ندارد که کشتن او تنها به دلیل زندیق بودنش بود. شاید دلیل دیگری وجود داشت و او جرم دیگری را مرتکب شده بود و قتل او به دلیل ارتکاب آن جرم بود.
ثانیا: احتمال دارد او بعد از اسلام آوردنش زندیق شده باشد که در این صورت مرتد به شمار آمده و حکم مرتد نیز همان چیزی بود که اجرا شد.
مؤید این ادعا آن است که در روایت دیگری نقل است که یکى از فرماندهان امام علی(ع) به آنحضرت نوشت: من به جماعتى از مسلمانان برخوردهام که زندیق هستند! (با آنان چه کنم؟!) آنحضرت فرمود: «هر کسی از مسلمانان که در خانواده مسلمانى به دنیا آمده و مرتد شده است، گردن او را بزن و لازم نیست او را توبه دهى، و هر کسی در خانواده مسلمان به دنیا نیامده (اما اسلام آورده و سپس) مرتد شده، او را توبه بده و اگر توبه نکرد گردنش را بزن».[7]
استفاده سیاسی از رویکرد ارتداد برای تضعیف اعتقادات مسلمانان، باعث آن شد تا برای این افراد توطئهگر مجازات سنگینی در نظر گرفته شود.
--------------------------
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 5، ص 255، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. فیومى، أحمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ج 2، ص 256، قم، موسسه دار الهجرة، چاپ دوم، 1414ق.
[3]. همان.
[4]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 1، ص 236، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 7، ص 257، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 10، ص 140، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. مجلسی، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق، مصحح، رجائی، مهدی، ج 16، ص 278، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1406ق.
[7]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج3، ص 152، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.