باسلام خدمت شما پرسشگر محترم مدعيات دکتر سروش درباب قرآن و پاسخ آيت الله سبحاني 1. تجربه‌اي به سان تجربه شعرا دکتر سروش مي‌گويد: وحي، الهام است و اين همان تجربه‌اي است که شاعران و عارفان دارند، هرچند پيامبر آن را در سطح بالاتري تجربه مي‌کند، و در روزگار مدرن ما، وحي را با استفاده از استعاره شعري مي‌فهميم، چنان‌که يکي از فيلسوفان مسلمان گفته است وحي بالاترين درجه شعر است.
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم عصمت موهبتي است که خداوند آن را از آغاز به امام داده است؛ ولي بايد دانست که خداوند اين مقام و موهبت ويژه را بدون جهت به پيامبران و امامان نداده است بلکه چون ميدانسته که اين انسانهاي برجسته بدون در نظر گرفتن مقام عصمت هم در فداکاري و اخلاص از ديگر انسانها برترند، لذا آنان را به اين مقام رسانده و آنها را براي امامت انتخاب کرده است.در واقع آنچه که خدابه ائمه و پيامبر و معصومين داده است از ناحيه خود آنها مي باشد خداوند مي دانسته است که آنها به روال طبيعي و معمولي گناه نمي کنند لذا به آنها قبل از تولد يا حين تولد عنايت هايي کرده است و اگر ما هم اينگونه بوديم خدا
سلام به نظر يک مسلمان تنها اعتقاد حق، اعتقاد به دين مبين اسلام و پيامبر اعظم ص مي باشد و هر چند يک مسلمان حضرت عيسي ع و موسي ع را قبول دارد اما معتقد است متدينين به اين اديان نيز از رسيدن به حق بازمانده اند لذا خيلي روشن و عقلاني است که در جامعه اسلامي تبليغ از اين اديان جايز نباشد. مثالي براي شما عرض کنم اگر در خانه پدر بداند بعضي غذاها را بچه نبايد مصرف کند و بچه هاي او در سنين مختلفي اند که بعضي مي فهمند و بعضي نه ،اگر اين پدر اجازه دهد کسي از غذاي نامطلوب تبليغ کند شما چه نظري ميدهيد؟!! وقتي بچه هاي کوچک به خاطر تبليغ از غذاي نامطلوب از اين غذاها استفاده کرد پدر مقصر است يا نه؟
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم دلايل عقلي و آيات قراني گواهي مي دهد خداوند متعال هرگز با چشم ديده نمي شود، زيرا ادراکات حسي در اثر ارتباط اندام هاي بدن با اجسام و جسمانيات حاصل مي شود و هرکدام از حواس ما نوعي از پديده هاي مادي و متناسب با خودش را در وضع معيّني درک مي کند، و همان گونه که نمي توان توقع داشت چشم صداها را درک کند، يا گوش رنگ ها را ببنيد، نبايد انتظار داشت چشم همه چيز را ببيند، زيرا چشم تنها اجسام يا به عبارت صحيح تربعضي از کيفيات - مانند رنگ ها را مي بيند و چيزي که جسم نيست و کيفيت جسم هم نمي باشد، هرگز با چشم مشاهد نخواهد شد، و چون خداوند جسم و جسماني نيست ، با چشم قابل رؤيت نيس
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم سوال شما از دو بخش تشکيل شده است که به هردو قسمت پاسخ داده مي شود و اگر نسبت به جواب سوال داريد يااشکال داريد مطرح کنيد بخش اول:امامت مقام امامت بالاتر از نبوّت است و برخي از پيامبران بزرگ با اين که پيامبر بودهاند مقام امامت را نيز داشتهاند مانند حضرت ابراهيم عليه السلام که پس از گذشتن سالياني از پيامبرياش خداوند او را امام قرار داد: و اذا تبلي ابراهيم ربه بکلمات فاتمهن، قال اني جاعلک للناس اماما(1) و هنگامي که پروردگار ابراهيم، او را با کلماتي بياموزد و او از عهده آنها برآمد خداوند به او فرمود:من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم.
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم سوال: آيا داستان ازدواج ام کلثوم بنت علي با عمر بن خطاب درست است؟ پاسخ: جواب اين سوال از دو صورت خارج نيست؟ الف: ازدواج صورت نگرفته است. ( نظريه شخصي بنده نيز همين است) اما دليل ما بر اين ادعا: اول: گروهي از علماي اهل سنت که اين داستان را بيان کرده اند چنين نوشته اند: ام کلثوم بعد از قتل عمر با عون بن جعفر و بعد از او با برادر او محمد بن جعفر ازدواج نمود.
باسلام خدمت شما پرسشگر محترم ائمه براي روز امامت شان جشن نمي گيرند. اگر براي امامت ائمه مجلسي برپا مي کنيم، به معناي شادي بر شهادت امام قبلي نيست. نسبت به امامت امام عصر(ع) از آن جهت که هشتم ربيع الاول روز شهادت امام حسن عسکري(ع) است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولي عصر(عج) سپرده مي‌شود، شيعيان براي به امامت رسيدن امام زمان خشنودند و جشن مي‌گيرند . با اين کار يک نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شريف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) مي‌کنند که با آمدن او زعامت و امامت آخرين امام آغاز مي شود . آغاز نويد به تمام جهان و گسترش عدالت در تمام گيتي است.
سلام وقت شما بخير در زمان پيامبر گرامي اسلام احاديثي از ايشان نقل شده که فرمودند :فرزندي از فرزندان من ظهور مي کند که اسم او اسم من و کنيه او کنيه من است. امام حسن عسکري (عليه السلام) اسم فرزند خود را (م ح م د) گذارد .اما وضع به گونه اي فراهم شد که به حسب ظاهر امام زمان را به اين نام صدا نزنند ، زيرا اين امر خطر جاني وي را در پي داشت. به خاطر حفظ جان امام از نام بردن وي نهي شده است . در روايات نيز به همين مطالب اشاره شده است. در اصول کافي رواياتي آمده که از بردن نام حضرت و مشخص کردن مکان ايشان نهي کرده است.
پاسخ ارائه شده در پاسخ به سوال يک پرسشگر با مشخصات خاص مي باشد لذا در صورتي که سوالي داريد از طريق درگاه هاي پاسخگويي پيگيري فرمائيد. 1394/07/17 12:36 شناسه مطلب: 94836 فوکوياما و مهدويت؛ از افسانه تا واقعيت سالها پيش در يکي از روزنامه‌هاي مشهور چاپ تهران که همواره سرمقاله‌هايش بر سر زبانها مي‌افتد و دوستان و دشمنان فراواني نيز دارد، سالها پيش در يکي از روزنامه‌هاي مشهور چاپ تهران که همواره سرمقاله‌هايش بر سر زبانها مي‌افتد و دوستان و دشمنان فراواني نيز دارد، خبري منتشر شد که به تدريج بر سر زبانها افتاد و پس از آن هر کسي با ذوق و سليقه خود آن را پرورش داده و بازسازي کرده است.
سلام در پاسخ به توضيحات ذيل توجه کنيد : از جمله زناني که در اين آيه شريفه از انها نام برده شده ، زنانى هستند که از وظائف خود سرپيچى مىکنند و نشانه هاى ناسازگارى در آنها ديده مىشود، مردان در برابر اين گونه زنان وظائف و مسئوليتهايى دارند که بايد مرحله به مرحله انجام گردد، و در هر صورت مراقب باشند که از حريم عدالت تجاوز نکنند، اين وظائف به ترتيب زير در آيه بيان شده است: 1- وَ اللَّاتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ مرحله اول در مورد زنانى است که نشانههاى سرکشى و عداوت و دشمنى در آنها آشکار مىگردد که قرآن در جمله فوق از آنها چنين تعبير مىکند: زنانى را که از طغيان و سرکشى آنها مىتر
